برادران جنگ

ساخت وبلاگ

برای رسیدن به نینجاها باید از سامورایی ها گذشت. چون در عین اینکه به شدت در مقابل یکدیگر قرار می گرفتند، اما اگر سامورایی نبود، احتمالا نینجایی هم وجود نداشت. اگر سامورایی ها ارتش و سپاه ژاپن در قرون وسطا بودند با کلی مرام و مسلک مخصوص به خودشان، نینجاها هم گروهی جاسوس متخصص در امور مخفی کاری و رزمی بودند که تربیت شده بودند تا سامورایی ها را بکشند.

سامورایی های یک طبقه اجتماعی بودند؛ آن هم یک طبقه اجتماعی بالا که شرافتشان را از همه چیز مهمتر و بالاتر می دانستند. آیین بودا و ذن و کمی هم آیین کنفسیوس و شیندو از مکتب های فکری تاثیرگذار بر آنها بود. سامورایی ها از همان ابتدا می آموختند که راه یک جنگجو راه پرافتخاری است. که او نسبت به حاکمش متعهد است و تا لحظه مرگ باید وفادار باشد. یک سامورایی قرن سیزدهم میلادی به اسم هوجو شیگتوکی می نویسد: «وقتی کسی در دربار حاکمی خدمت می کند دیگر به 100 نفر یا 1000 نفر از مردم فکر نمی کند، بلکه فقط به حاکمش می اندیشد!»

مرگ برای امپراتور و حاکم برای همه آنها یک افتخار بود، در حدی که از دست دادن فرصت مردن برایشان نوعی ننگ محسوب می شد.

بخش زیادی از فرهنگ و هنر ژاپن از فرهنگ سامورایی ها سرچشمه می گیرد. (بله این دوستا شمشیرکش هنرمند هم بوده اند حتی!) مثل مراسم چای، نقاشی با جوهر، باغ های سنگی و شعر. خود سامورایی ها هم این فرهنگ را از چین گرفته بودند. (با اینحال هنوز هم اشتباه گرفتن یک چینی با یک ژاپنی و برعکس می تواند آنها را به شدت عصبانی کند!)
 


یک مرد سامورایی حتما باید با زنی از خانواده سامورایی ازدواج می کرد. آن هم نه اینکه خودش برود انتخابش کندها، نه! یکی از سامورایی هایی که مقامی بالاتر داشت، ترتیبش را می داد. این برای سامورایی های رتبه بالا واجب و برای سامورایی های رده پایین مستحب بود. زنان سامورایی نیز وظیفه داشتند از خانه نگهداری کنند. البته این وظیفه کمی فراتر از خانه داری معمولی بود. آنها ملزم بودند در مواقع لازم برای محافظت از خانه بجنگند. آنها طرز مبارزه با ناجیانتا یا کایکن (که هر دو از سلاح های ژاپنی هستند) را می آموختند تا در صورت لزوم از خودشان، خانه و بچه ها دفاع کنند.

اما سروکله نینجاها از کی و کجا پیدا شد؟ تلاش نینجاها برای مخفی و مرموز بودن باعث شده تا اطلاعات دقیقی از چگونگی به وجودآمدنشان در دست نباشد. افسانه ها می گویند که آنها از نسل هیولایی نیمه انسانی و نیمه کلاغ اند و مهارت های فرا انسانی را هم به آنها نسبت می دهند: مثل راه رفتن روی آب و کنترل عناصر طبیعی.

اما تاریخ می گوید نینجاها از دل طبقات پایین تر ژاپن پدید آمدند و جاسوسانی بودند که برای کشتن سامورایی ها استخدام می شدند. خود هنر رزمی نینجوتسو که به نینجاها اختصاص داشت و امروز یک رشته رزمی محبوب است، به دو نفر نسبت داده می شود؛ یکی دایسوکه توگاکوره که یک سامورایی خلع شده بود و بعدها اسمش را روی توگاکوره ریو (مدرسه توگاکوره) گذاشتند و دیگری راهبی چینی به اسم کاین دوشی. البته در زمان آنها چیزی به اسم نینجوتسویی که امروز می شناسیم، وجود نداشت. هر چه بود، مهارت های پنهان کاری و پنهان شدن برای جاسوسی بود و مبارزه برای بقا.

آنچه نینجاها را از سامورایی ها متمایز می کرد و برتری شان می بخشید، نحوه برخوردشان با هدف بود. برای یک نینجا هیچ چیز مهمتر از انجام یک ماموریت نبود. حالا به هر شکل یا با استفاده از هر روشی که می خواهد باشد. می خواهد گول بزند، از پشت خنجر بزند، خلاصه هر کاری می خواهد بکند اما سامورایی ها فریب و جاسوسی را حقیر می شمردند و فنون جنگی ناکارآمدتری هم داشتند و از بس با خودشان و رسم و رسومشان درگیر بودند که بازی را می باختند.

در مورد سلاح نینجاها باید گفت جدا از سلاح هایی مختص خودشان، آنها از هر چیزی که می توانستند، به عنوان سلاح استفاده می کردند. شاید همین محک زدن های گاه و بی گاهشان باعث می شد که بهترین اسلحه ها را بشناسند و بسازند. دم دستی ترین سلاحشان همان کاتانا یا شمشیر سامورایی ها بود اما بیشتر آدم ها نینجاها را با کوساریگاما می شناسند. کوساریگاما اسلحه ای داس مانند است، اما تیغ تیزش قوس ندارد و کوتاه است. یک زنجیر هم به آن وصل است. نینجا زنجیر را دور سرش می چرخاند و آن را دور شمشیر یا سپر حریف می انداخت یا شاید هم دور دست یا پایش. وقتی حریف خلع سلاح می شد، با تیغ به او حمله می کرد.

کشمکش سامورایی ها و نینجاها به قدری شدید و عمیق بود که آدم باورش نمی شود هر دو گروه متعلق به یک ملت بوده اند. حضور آنها نه تنها در تاریخ کشور خودشان که در کل دنیا به قدری تاثیرگذار بود که با اینکه مدت هاست منقرض شده اند، هنوز هم هرجا بگویید سامورایی یا نینجا، محال است کسی نداند منظورتان چیست. فکر کنم به خواب هم چنین شهرتی را نمی دیدند یا شاید هم ...! از این چشم بادامی های ژاپنی هیچ چیز بعید نیست.

برادران جنگ...
ما را در سایت برادران جنگ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : مهدی عبادی kmh بازدید : 372 تاريخ : يکشنبه 29 تير 1393 ساعت: 21:15

بوشیدو (به ژاپنی: 武士道 Bushido ) یا راه و رسم سامورایی به معیارهای اخلاقی و ارزش‌های طبقهٔ سامورایی بعد از دورهٔ ادو اشاره دارد. در این دوره مربیان و متفکران مسیحی مانند نیتوبه اینازو که تأثیر بسیاری بر ادبیات و تفکر بر جای گذاشتند و باعث ایجاد شکاف در بوشیدو و وارد شدن افکار غیرژاپنی در این آیین شدند.[۱] آداب ویژهٔ این جنگاوران که بوشیدو یا آیین جوانمردی و یا شیوهٔ دلاوری نام داشت. بوشیدو تلفیقی از اصول و مبانی سه دین شینتویسم، بودیسم و کنفوسیانیسم است. به طورکلی می‌شود گفت که این آیین، وفاداری را از شینتوییزم (که در آن وفاداری به امپراتور به عنوان شخصیتی الوهی ضروری است)، مطبع بودن را از کنفوسیانیزم (که در آن اطاعت فرودست از فرادست ضروری است.) و خویشتن‌داری را از بودیزم (که در آن تسلط بر خویش ضروری است.)، وام گرفته است. اصول بوشیدو در طی تاریخ به صورت مکتوب نبوده و سینه به سینه و نسل به نسل منتقل شده است. برخی از محققان آیین بوشیدو را در ۸ صفت خلاصه کرده‌اند. وفاداری: دلاور نسبت به فرادست خود، به ویژه امپراتور وفادار است. حق شناسی: دلاور نسبت به وطن خود و امپراتور حق شناس است. رشادت: دلاور در راه وطن و خدمت به امپراتور از جان خود نیز دریغ نمی‌کنند. عدالت: دلاور در انجام وظیفه عادلانه رفتار می‌کند. صداقت: دلاور از بیم اذیت و آزار دروغ نمی‌گوید. ادب: دلاور در هر حالی حتی نسبت به دشمن خود مؤدب است. متانت: دلاور حتی در حالت هیجان روحی، متانت خود را از دست نمی‌دهد و عواطف خود را ظاهر نمی‌سازد. شرافت: دلاور یا باید شرافتمندانه بجنگد و پیروز شود و یا جوانمردانه خود را بکشد. یکی از مهمترین اصول بوشیدو و رعایت ویژگی هشتم (که ذکر شد) است. به این ترتیب که یک جنگاور و دلاور همیشه باید بکوشد که شرافتمندانه زندگی کند و در مبارزات برای پیروزی مردانه بجنگد و در شکست نیز آماده خودکشی باشد. به همین دلیل یک سامورایی واقعی همیشه دو قطعه شمشیر به همراه خود دارد: یکی بلند برای جنگیدن و کشتن، و دیگری کوتاه (خنجر) برای خودکشی به هنگام شکست و ننگ. خودکشی مردانه به هنگام شکست و ذلت اصطلاحاً هاراکیری یا خودکشی با رضایت خاطر نامیده می‌شود. در هاراکیری شخص آداب نیایش به جا آورده و به حالت تمرکز نشسته و با خونسردی شکم خود را با خنجر از بالا به پایین می‌درد. هاراکیری آن چنان در فرهنگ و سنت ژاپنی اثر گذار بوده، که در طی تاریخ بارها افراد عام و خاص اقدام به این عمل نموده‌اند، حتی این نوع اقدام در تاریخ معاصر ژاپن نیز مشاهده می‌شود.
برچسب‌ها: بوشيدو@, سامورايي

+ نوشته شده در  یکشنبه دوازدهم شهریور 1391ساعت 12:20  توسط Hassan.m |  یک نظر

 

نینجاها

نینجا ها جنگجویان قدرت مند ژاپنی بودند که در پرده ی از تاریکی و رمز وراز ، مانند روح وبا مشت های نامرئی لرزه بر اندام دشمن خود می انداخت . مفاهیم این فرقه هنوز دست نخورده باقی مانده است و امروزه هنوز به کار می رود . برخی مدارس (نینجو تسو ریو ) استفاده از شوریکن ، گرز های وسایر سلاح ها را اموزش میدهد . با تمام این تفاسیر یادگیری این هنر رزمی نیاز به هیچ گونه سلاحی ندارد .برای نینجا بودن فقطیادگیری روش سکوت کافی نیست شما باید به یک شکار چی باشید یعنی بدانید کی قربانی شما چه حرکاتی می کند.

بریده ای از کتاب اسرار و رموز نینجا نوشته ی هاتوری هانزو.

 

نینجا ها جکجویان قدرت مند ژاپنی بودند که در پرده ی از تاریکی و رمز وراز ، مانند روح وبا مشت های نامرئی لرزه بر اندام دشمن خود می انداخت . مفاهیم این فرقه هنوز دست نخورده باقی مانده است و امروزه هنوز به کار می رود . برخی مدارس (نینجو تسو ریو ) استفاده از شوریکن ، گرز های وسایر سلاح ها را اموزش میدهد . با تمام این تفاسیر یادگیری این هنر رزمی نیاز به هیچ گونه سلاحی ندارد .

بقول سنسی "یک مرد عریان به تنهایی د ر یک اتاق  خالی قادر به تمرین نینجوتسو است . فرد با همراه سلاح  نمی تواند با سلاح نرم و راحت حرکت  کند . سلاح نینجا می تواند نامرئی بودن ار دید دشمن ورود بی سرو صدا به اماکن و عبوربدون رد پا می باشد . زیبایی این تکنیک در این است که برای استاد شدن در آن  زمان خیلی زیادی لازم نیست . فیزیک و تعدل جسمی مورد نظراین هنر با تمرین زیاد به دست می اید وگاهی افرادی خاصی نمی توانند به این تعادل فیزیکی برسند بهر حال یادگیری این هنرتقریبا برای همه ممکن است . ولی پس از یادگیری مسئولیت سنگینی بر عهده ی هنر آموز است  . و آن عدمسو استفاده از دانسته هاست "جنگیدن آسان است ،حفظ صلح سخت است ."

به همین دلیل نینجا برای صلح و دوستی ارزش زیادی قائل است  .از سالیان متمادی تاکنون پابر جا مانده است و تکنیک های خود را حفظ کرده است . وقتی صلح از میان برود در آن زمان است که نینجا به میدان میاید هیچ کس نینجا را فرا نمی خواند نینحا کاری را که باید انجام شود ، انجام میدهد و سپس نا پدید می شود . ممکن است دانستن فنون و داشتن قدرت فیزیکی برتری موقتی ایجاد می کند ولی قدرت دائمی توسط عشق و محبت ایجاد می شود . و این در س واقعی نینجوتسو است .

در حدود پنج هزار سال قبل از میلاد مسیح یک فیلسوف چینی بنام سان تسه در کتاب " قوانین تخریب سیاسی و روانی " چنین نوشت

هیچ هنری بالاتر از بین بردن مقاومت دشمن بدون جنگ در میدان نبرد نیست " بنابر این تاکتیک های مستقیم جنگی فقط در میدان نبرد لازم است ولی تاکتیک غیر مستقیم جنگی می تواند در همه جا به پیروزی منجر شود. "هر چیز ارزش مند در منطقه ی دشمن از بین ببرید هرگز کمک ضعیف ترین انسان ها را نادیده نگیرید به هر طریقی میتوانید کارخانه ها و مراکز دولتی دشمن را از بین ببرید .""شایعه و نفاق را بین افراد دشمن رواج دهید جوانان را بر علیه پیران بشورانید به هر روسشی که میتوانید منابع غذایی نطم و نیرو های  فیزیکی دشمنرا نابئپود کنید . " نینجا ی ژاپنی کتملا با تبعیت از این جملات از کتاب معروف جنگ بوجود آمد  . با توجه به گفتار سان تسه ، دیگر نیازی به توضیح نحوه استفاده ی اسفناج بعنوان سلاح نیست . ولی هنر نامرئی بودن بسیار قدیمی تر از این نوشته هاست و سان تسه اولین کسی نبود که این مفاهیم را به عنوان کرد .

مقدمات نینجوتسو 

منشا نینجوتسو در گذر زمان فراموش شده است این هنر رزمی بیشتر در ارتباط جاسوسی چین بود . لغت نینجوتسو در جنگ بین شاهزاده شوتوکو و موریا در سرزمین اومی در قرن ششم بوجود آمد . در این جنگ جنگجویی بنام اوتومو=نو=ساجین ، با جمع آوری  اطلاعات ارزشمند در باره ی نیرو های دشمن پیروزی را برای شاهزاده به ارمغان آورد . در ازای این خدمت او لقب "شینوبی" را گرفت که به معنای پنهان شونده می باشد . با توجه به این مفهوم لغت نینجوتشو به وجود آمد .در اصل  نقش نینجا به دست آوردن  اطلاعات در مورد دشمن و بر هم زدن عملیات دشمن بود . مامورانی با عنوان پرسنل محلی اطلاعات را جمع آوری میکردند ویا برای نینجا در یک مخفیگاه کار میکرد .

یک نفر هم همیشه در جایی مشخص ساکن بود و منتظر دستور بود که اسلیپر مینامند . ماموران دو جانبه نیز برای هر دو طرف کار می کردند . مامورانی نیز وجود دارند که که فقط برای یک ماموریت خاص تعلیم می دیدند و پس از اتمام آن ماموریت دیگر سمتی نداشت . این ماموران از بین مردان و زنان انتخاب می شدند . نینجای زن را کانوچی می نامند که وظیفه ماموریت هایی مانند قتل و تخریب بر عهده داشتند .نینجوتسو یک تکنیک جادویی نمی باشد شما نباید انتظار داشته باشید  که تکه های بدن شما از هم پاشیده و بعد در جایی دیگر دو باره به یکدیگر بپیوندند این هنر بدن شما را شفاف منی کند تا دیده نشود هنر نامرئی بودن در بر گیرنده فنونی است که از آن برای دیده نشدن استفاده میکنیم.

یک نینجا باشید

برای نینجا بودن فقطیادگیری روش سکوت کافی نیست شما باید به یک شکار چی باشید یعنی بدانید کی قربانی شما چه حرکاتی می کند

عادت های او را بررسی کنید الگو های حرکتی او را در ذهن داشته باشید و کارهایی زا که دائمن انجام میدهددر نظر داشته باشید بدین ترتیب می توانید موقعی که او در معرض آسیب بیشتری قرار دارد به تو ضربه بزنید یا این که اورا با عادات خودش مورد حمله قرار دهید

برای نینجا بودن شما باید یک جنگجو باشید یک قاتل نامرئی یعنی انتظار عکس العمل و ضربات شدید را از سوی دشمن داشته با شید ولی استراتژی قوی ترین اسلحه یک مبارز است .برای نینجا بودن باید جادو گر باشید یعنی بتوانید دنیا را متوقف کرده و با چشمان خدا ببینید  این جملات در کتاب mugi-mumei no-jitsu آمده است  که معنی آن "بدون نام ،بدون هنر "است که هنری در مورد جاسوسی است و سر انجام برای نینجا بودن باید قدرتمند باشید باید بیشتر بدانید بیشتر آرزو کنید و ساکت تر باشید

برادران جنگ...
ما را در سایت برادران جنگ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : مهدی عبادی kmh بازدید : 1167 تاريخ : يکشنبه 29 تير 1393 ساعت: 21:03

1-اولین کاری که باید بکنین اینه:میرید کتابخانه یه کاغذ رنگی با رنگی که میخواین میگیرین با یه چسب شیشه ای البته چسب قطره ای هم میشه.

 

2-بعد یه لوله پلیکا از20سانت به بالا تا یک متر تهیه کنید.

3-بعد به سوزن نیاز دارید.سوزن ملافه و لحاف دوزی.

طرز ساخت:

ابتدا باید کاغذ رنگی ها تونو به شکل مخروط در کمی جلوتر از انتهای سوزن به شکل مخروط در اورده و چسب بزنید و درون لوله پلیکا گذاشته و با تمام قدرت در ان بدمید.

توجه:مواظب اطفال باشید.

تذکر:اگر دارت شما زیاد پیشروی نکرد باید بدانید اشکال ازتیر شما هست.

 

برادران جنگ...
ما را در سایت برادران جنگ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : مهدی عبادی kmh بازدید : 587 تاريخ : يکشنبه 29 تير 1393 ساعت: 20:46

شما می توانید طبق دستور عمل زیر می تونید اسم کره ای تونو پیدا کنید !

مثلا:

من متولد2000/5/7 هستم تو لیست اول به آخرین شماره سال تولدم یعنی 0 نگاه کردم که میشه kim

تولیست دوم به ماه تولدم یعنی 5 نگاه کردم که میشه min

و تو لیست آخر هم به روز تولدم یعنی 7نگاه کردم که میشه hyun

پس میشه:kim-min-hyun

 

شما هم به همین ترتیب نگاه کنین یادتون نره حتما حتما براساس سال و ماه و روز میلادی تاریخ تولدتون به لیست نگاه کنین !


Suame: Korean suame is the last number in your year of birth

* ۰: Kim
* 1: Lee
* 2: Choi
* 3: Kim
* 4: Lee
* 5: Choi
* 6: Kim
* 7: Lee
* 8: Choi
* 9: Kim

Middle name: is your month of birth.

* ۱: Tae
* 2: Jong
* 3: Jin
* 4: Ki
* 5: Min
* 6: Tae
* 7: Jong
* 8: Jin
* 9: Ki
* 10: Min
* 11: Tae
* 12: Jong

Name: is your date of birth.

* ۱: Min
* 2: Hyun
* 3: Ho
* 4: Ki
* 5: Bum
* 6: Min
* 7: Hyun
* 8: Ho
* 9: Ki
* 10: Bum
* 11: Min
* 12: Hyun
* 13: Ho
* 14: Ki
* 15: Bum
* 16: Min
* 17: Hyun
* 18: Ho
* 19: Ki
* 20: Bum
* 21: Min
* 22: Hyun
* 23: Ho
* 24: Ki
* 25: Bum
* 26: Min
* 27: Hyun
* 28: Ho
* 29: Ki
* 30: Bum

برادران جنگ...
ما را در سایت برادران جنگ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : مهدی عبادی kmh بازدید : 246 تاريخ : يکشنبه 29 تير 1393 ساعت: 20:42

ین روش به نام چشم ابر می باشد و یکی از بهترین روش های خروج روح از بدن می باشد .

خوب وقتی کاملا ما از لحاظ جسمی و روحی ریلکس شده ایم و در اوج این رخوت و بی حسی و سنگینی قرار گرفتیم در ذهن تصور می کنیم کنار دریایی نیمه ابری ایستاده ایم

و سعی کنید در طول ساحل کمی قدم بزنید و مثلا کمی شن را بردارید و آرام بر زمین بریزید و بعد کمی در داخل آب گرم دریا و زیر نور گرم خورشید , شنا کنید و سعی کنید خود را با شنا کردن خسته کنید , انگار واقعا شنا کرده اید و البته این شنا می تواند از یک تا ده دقیقه طول بکشد و بعد از آن از آب بیرون آمده و روی شن های گرم بنشینید و سعی کنید گرمای شن ها را احساس کنید و بعد روی این شن و ماسه گرم دراز بکشید و به ابر های تکه تکه نگاه کنید

و بعد از لحظاتی چشمانتان را ببندید ولی سعی کنید صدای دریا را بشنوید و حتی گرمای خورشید را روی بدنتان احساس کنید این هم از یک تا سه دقیقه زمان لازم دارد ولی خوب در افراد متفاوت است و بعد این گرمای خورشید به قدری گرم خواهد شد که شما مانند یک بخار از بدنتان فاصله گرفته و بدنتان را که روی ساحل افتاده است می بینید

و این شمایید که به سمت بالا می روید و حدودا وقتی که بیست متر از بدنتان بالاتر رفتید به یکباره کل بدن خود را مانند دانه های شن و ماسه ریز میبینید , انگار مجسمه ای در همان شکل شما روی زمین درست کرده اند و کم کم احساس می کنید که باد تندی شروع به وزیدن می کند و جسم شما را روی زمین متلاشی می کند , شاید دیده اید که چگونه دانه های شن به هوا پرت شده و نا پدید می گردد و وقتی این باد بدن مثالی شما را برد , شما با سرعت زیاد بیکباره به سمت ابر ها کشیده شده و در آن محو خواهید شد و شما مانند چیزی میشوید که جسمی ندارد و فقط به صورتی مناظر را از بالا به پایین می بیند .

البته خیلی ها وقتی جسمشان را به دست وزش باد متلاشی کردند نا گهان به احساس خروج روح از بدن دست یافته اند و بعضی ها وقتی به سمت ابرها کشیده شده اند این پدیده برایشان اتفاق افتاده است و اشخاصی هم هستند که با قدم زدن در این محیط مجازی به این حس رسیده اند , چون برخی از افراد زمینه و استعداد خاصی دارند و خیلی راحت تر از بدن جدا می شوند و قویه تخیلشان به خوبی کار می کند .

این روش یکی از فوق العاده ترین روشهاست و تا شما روشی را تمرین نکنید به یکباره نمی توانید استفاده کنید ولی در بعضی موارد استثنا هایی وجود دارد .
 

برادران جنگ...
ما را در سایت برادران جنگ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : مهدی عبادی kmh بازدید : 349 تاريخ : يکشنبه 29 تير 1393 ساعت: 20:43

روشهای خیلی موثر و سریعی برای برونفکنی کالبداختری (به اصطلاح عامیانه پرواز روح) وجود دارد. که خیلی از این روشها بسیار زیرکانه و دارای جزئیات بسیار جالبی است.هر چقدر شناخت ما از تجاربی که بدست می آوریم بیشتر میشود روز به روز به روش شخصی خودمان نزدیک میشویم. و میتوانیم راحتترین روش مناسب را برای انجام آن بسازیم. روشی که میخواهم برای شما بیان کنم یکی از این روشهاست که بسیار ساده ولی کارساز میباشد. و سرعت دستیابی به برون فکنی در آن بسیار بالاست. کسانی که در مورد آگاهی در خواب تمرین کرده باشند نتایج بسیار موثرتری میبینند ولی بهرحال این روش برای هر شخص تازه کاری هم مفید و عملی میباشد.پس آماده باشید تا آگاهی جدیدی در برونفکنی بدست آورید. حالتی که ما از آن استفاده میکنیم حالتی است که شما معمولا از آن به آسانی میگذرید. وقتی که ما میخوابیم قبل از به خواب رفتن در حالت خاصی قرار میگیریم. که در واقع این مرحله از به خواب رفتن مرزی میان خواب و بیداری است. در این حالت ما شروع به دیدن تصاویر جسته و گریخته میکنیم۱. که دیدن این تصاویر در واقع نشانه این است که ما در حال به خواب رفتن هستیم. حتی در این حالت ما هنوز به بیداری خودمان مطمئن هستیم ولی کاملا آگاه نیستیم. بعد از گذر از این حالت ما به خواب رفته ایم. یک شخص عادی به آسانی از کنار این پدیده میگذرد. در حالی که اگر شما کسی باشید که شغف برای برونفکنی دارید از آن استفاده خواهید کرد. نکته ای که باید اضافه کنم اینست که ما پس از گذر از این مرز آگاهی خودمان را از دست میدهیم. منظور من از آگاهی آن نوعی است که ما در هنگام بیداری داریم و به وضعیت خودمان یعنی بیداری واقف هستیم. نکته بسیار جالبی که مطرح میشود ادامه دادن این آگاهی پس از گذشتن از مرز میان خواب و بیداری میباشد. در واقع اگر ما موفق به آگاه ماندن پس از به خواب رفتن بشویم به راحتی میتوانیم شاهد یک برونفکنی کاملا طبیعی باشیم. که در آن کالبد انرژی بدن به حالت آزاد در آمده و کالبد اختری ما در تبع آن از کالبد انرژی آزاد میگردد و در این حین کالبد انرژی شروع به جذب انرژی میکند که یک روند کاملا طبیعی است. البته در صورت آگاه شدن اکثریت متوجه این مرحله نمیشوند. چون در هنگام برونفکنی مرحله ای وجود دارد که ما در آن آگاهی را از دست خواهیم داد و آن در هنگام جدا شدن از بدن است و پس از جدا شدن ما دوباره آگاه خواهیم شد. این مرحله بسیار کوتاه است و خیلی ها متوجه آن نخواهند شد. حالا سوال اصلی اینست که چگونه بر به خواب رفتن غلبه کنیم؟ روشهای بسیار موثری ابداع شده که میتوانیم از آنها استفاده کنیم. یکی از این روشها به این صورت هست که هنگام خواب (ترجیحا باید به اندازه کافی نیاز به خواب داشته باشیم. شب هنگام بهترین موقع است) و در حالی که دراز کشیده ایم ودر حال به خواب رفتن هستیم به یک تصویر دلخواه فکر کنیم. سعی کنید تصویری را انتخاب کنید که واقعا دلخواه شماست. یعنی به اندازه کافی به آن علاقه داشته باشید که بتوانید به آن در ذهنتان فکر کرده و آن را در ذهنتان نگهدارید. برای مثال تصویر شخصی که خیلی به آن علاقه دارید. تصویر یک مکان . یک شیء یا هر چیز که قبلا در ذهن شما ماندگار باشد. دلیل انتخاب کردن تصویر برای این روش به این دلیل میباشد که در این مرحله که شما به این کار مشغول هستید با مرحله ای که پشت سر خواهید گذاشت و آن هم از تصاویر تشکیل شده شباهت بسیاری وجود دارد و باعث خواهد شد شما بتوانید آگاهی خودتان را حفظ کرده و از مرز میان خواب و بیداری رد شوید و همچنان آگاه بمانید. برای این تمرین فقط وقتی به تختخواب بروید که واقعا احساس خواب در شما زیاد باشد و بتوانید این کار را شروع کنید. بعد از آن کار شما باید نگاه داشتن این تصویر ذهنی باشد وبتوانید این کار را به خوبی انجام دهید. شما باید این کار را همچنان ادامه دهید به هر میزان زمان تا شما به خواب فرو روید. بعد از آنکه بدن شما به خواب رفت و شما هنوز آگاه بودید میتوانید از بدنتان خارج شوید. خیلی ها ممکن است برایشان سوال باشد که چطور از بدنمان بیرون بیاییم؟ شما میتوانید مثل اینکه از تختخواب بلند میشوید دستتان را روی تخت بگذارید و آهسته بلند شوید و سر پا بایستید. یا میتوانید به یک سمت بغلتید و دوباره سر پا بایستید. همچنین میتوانید به آسانی اراده کنید و تصور کنید که در حال ارتفاع گرفتن از جسمتان هستید یا دارید از قسمت پاهایتان خارج میشوید و از جسمتان دور میشوید. البته سعی کنید برای انجام راحت این مرحله هنوز چشمهای کالبد اختریتان بسته باشند. این فقط برای راحتی شماست و باز کردن چشمها در حین بیرون آمدن از بدن هیچ خطری ندارد. رمز موفقیت این روش یکی از نیاز به خواب داشتن شماست (البته نباید خیلی خیلی خواب آلود باشید) و دیگری موفقیت در نگاه داشتن تصویر در ذهن تا آخرین مرحله و هنگام رد شدن از مرز میان خواب و بیداری است. در این حالت شما به راحتی آگاه میمانید در حالیکه بدن شما کاملا به خواب رفته است. در صورتی که در انجام مرحله تصویر ذهنی احساس راحتی نمیکنید و این روش را نمی پسندید میتوانید از یک روش دیگر استفاده کنید. میتوانید در صورت تمایل از روش دوم استفاده کنید. در این روش که کاملا مشابه با روش اول است قسمت تصویر ذهنی وجود ندارد و به جای آن در هنگام به خواب رفتن میبایست دستتان را بالا نگهدارید. اتفاقی که در این حین می افتد اینست که به محض به خواب رفتن، دست شما به پائین می افتد و شما دوباره بیدار میشوید. پس از بیداری دوباره دستتان را بالا نگهدارید. و این حالت چندین تکرار میشود تا اینکه بتوانید در نزدیکترین مکان بین خواب و بیداری قرار بگیرید و بتوانید بیدار بمانید در حالیکه بدن شما به خواب رفته است. این تمرینی است که به این طریق شما میتوانید هر بیشتر به مرز خواب و بیداری نزدیک شوید و بتوانید خودتان را بیدار نگهدارید و بدنتان را بخواب ببرید. برای دستیابی به تسلط در این روش میبایست شما به تمرین در این زمینه بپردازید و در صورت ورزیده شدن در این کار میتوانید به راحتی برون فکنی کالبداختری کنید. شرط موفقیت در این روش و دیگر روشها تمرین میباشد.

برادران جنگ...
ما را در سایت برادران جنگ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : مهدی عبادی kmh بازدید : 223 تاريخ : يکشنبه 29 تير 1393 ساعت: 20:43

ما میتوانیم راحتترین روش مناسب را برای انجام آن بسازیم. روشی که میخواهم برای شما بیان کنم یکی از این روشهاست که بسیار ساده ولی کارساز میباشد. و سرعت دستیابی به برون فکنی در آن بسیار بالاست. کسانی که در مورد آگاهی در خواب تمرین کرده باشند نتایج بسیار موثرتری میبینند ولی بهرحال این روش برای هر شخص تازه کاری هم مفید و عملی میباشد.پس آماده باشید تا آگاهی جدیدی در برونفکنی بدست آورید. حالتی که ما از آن استفاده میکنیم حالتی است که شما معمولا از آن به آسانی میگذرید. وقتی که ما میخوابیم قبل از به خواب رفتن در حالت خاصی قرار میگیریم. که در واقع این مرحله از به خواب رفتن مرزی میان خواب و بیداری است. در این حالت ما شروع به دیدن تصاویر جسته و گریخته میکنیم۱. که دیدن این تصاویر در واقع نشانه این است که ما در حال به خواب رفتن هستیم. حتی در این حالت ما هنوز به بیداری خودمان مطمئن هستیم ولی کاملا آگاه نیستیم. بعد از گذر از این حالت ما به خواب رفته ایم. یک شخص عادی به آسانی از کنار این پدیده میگذرد. در حالی که اگر شما کسی باشید که شغف برای برونفکنی دارید از آن استفاده خواهید کرد. نکته ای که باید اضافه کنم اینست که ما پس از گذر از این مرز آگاهی خودمان را از دست میدهیم. منظور من از آگاهی آن نوعی است که ما در هنگام بیداری داریم و به وضعیت خودمان یعنی بیداری واقف هستیم. نکته بسیار جالبی که مطرح میشود ادامه دادن این آگاهی پس از گذشتن از مرز میان خواب و بیداری میباشد. در واقع اگر ما موفق به آگاه ماندن پس از به خواب رفتن بشویم به راحتی میتوانیم شاهد یک برونفکنی کاملا طبیعی باشیم. که در آن کالبد انرژی بدن به حالت آزاد در آمده و کالبد اختری ما در تبع آن از کالبد انرژی آزاد میگردد و در این حین کالبد انرژی شروع به جذب انرژی میکند که یک روند کاملا طبیعی است. البته در صورت آگاه شدن اکثریت متوجه این مرحله نمیشوند. چون در هنگام برونفکنی مرحله ای وجود دارد که ما در آن آگاهی را از دست خواهیم داد و آن در هنگام جدا شدن از بدن است و پس از جدا شدن ما دوباره آگاه خواهیم شد. این مرحله بسیار کوتاه است و خیلی ها متوجه آن نخواهند شد. حالا سوال اصلی اینست که چگونه بر به خواب رفتن غلبه کنیم؟ روشهای بسیار موثری ابداع شده که میتوانیم از آنها استفاده کنیم. یکی از این روشها به این صورت هست که هنگام خواب (ترجیحا باید به اندازه کافی نیاز به خواب داشته باشیم. شب هنگام بهترین موقع است) و در حالی که دراز کشیده ایم ودر حال به خواب رفتن هستیم به یک تصویر دلخواه فکر کنیم. سعی کنید تصویری را انتخاب کنید که واقعا دلخواه شماست. یعنی به اندازه کافی به آن علاقه داشته باشید که بتوانید به آن در ذهنتان فکر کرده و آن را در ذهنتان نگهدارید. برای مثال تصویر شخصی که خیلی به آن علاقه دارید. تصویر یک مکان . یک شیء یا هر چیز که قبلا در ذهن شما ماندگار باشد. دلیل انتخاب کردن تصویر برای این روش به این دلیل میباشد که در این مرحله که شما به این کار مشغول هستید با مرحله ای که پشت سر خواهید گذاشت و آن هم از تصاویر تشکیل شده شباهت بسیاری وجود دارد و باعث خواهد شد شما بتوانید آگاهی خودتان را حفظ کرده و از مرز میان خواب و بیداری رد شوید و همچنان آگاه بمانید. برای این تمرین فقط وقتی به تختخواب بروید که واقعا احساس خواب در شما زیاد باشد و بتوانید این کار را شروع کنید. بعد از آن کار شما باید نگاه داشتن این تصویر ذهنی باشد وبتوانید این کار را به خوبی انجام دهید. شما باید این کار را همچنان ادامه دهید به هر میزان زمان تا شما به خواب فرو روید. بعد از آنکه بدن شما به خواب رفت و شما هنوز آگاه بودید میتوانید از بدنتان خارج شوید. خیلی ها ممکن است برایشان سوال باشد که چطور از بدنمان بیرون بیاییم؟ شما میتوانید مثل اینکه از تختخواب بلند میشوید دستتان را روی تخت بگذارید و آهسته بلند شوید و سر پا بایستید. یا میتوانید به یک سمت بغلتید و دوباره سر پا بایستید. همچنین میتوانید به آسانی اراده کنید و تصور کنید که در حال ارتفاع گرفتن از جسمتان هستید یا دارید از قسمت پاهایتان خارج میشوید و از جسمتان دور میشوید. البته سعی کنید برای انجام راحت این مرحله هنوز چشمهای کالبد اختریتان بسته باشند. این فقط برای راحتی شماست و باز کردن چشمها در حین بیرون آمدن از بدن هیچ خطری ندارد. رمز موفقیت این روش یکی از نیاز به خواب داشتن شماست (البته نباید خیلی خیلی خواب آلود باشید) و دیگری موفقیت در نگاه داشتن تصویر در ذهن تا آخرین مرحله و هنگام رد شدن از مرز میان خواب و بیداری است. در این حالت شما به راحتی آگاه میمانید در حالیکه بدن شما کاملا به خواب رفته است. در صورتی که در انجام مرحله تصویر ذهنی احساس راحتی نمیکنید و این روش را نمی پسندید میتوانید از یک روش دیگر استفاده کنید. میتوانید در صورت تمایل از روش دوم استفاده کنید. در این روش که کاملا مشابه با روش اول است قسمت تصویر ذهنی وجود ندارد و به جای آن در هنگام به خواب رفتن میبایست دستتان را بالا نگهدارید. اتفاقی که در این حین می افتد اینست که به محض به خواب رفتن، دست شما به پائین می افتد و شما دوباره بیدار میشوید. پس از بیداری دوباره دستتان را بالا نگهدارید. و این حالت چندین تکرار میشود تا اینکه بتوانید در نزدیکترین مکان بین خواب و بیداری قرار بگیرید و بتوانید بیدار بمانید در حالیکه بدن شما به خواب رفته است. این تمرینی است که به این طریق شما میتوانید هر بیشتر به مرز خواب و بیداری نزدیک شوید و بتوانید خودتان را بیدار نگهدارید و بدنتان را بخواب ببرید. برای دستیابی به تسلط در این روش میبایست شما به تمرین در این زمینه بپردازید و در صورت ورزیده شدن در این کار میتوانید به راحتی برون فکنی کالبداختری کنید. شرط موفقیت در این روش و دیگر روشها تمرین میباشد.
 

برادران جنگ...
ما را در سایت برادران جنگ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : مهدی عبادی kmh بازدید : 309 تاريخ : يکشنبه 29 تير 1393 ساعت: 20:44

دسته بندی انواع راه های برون فکنی
جسم و روح انسان به یکدیگر چسبیده اند
اگر بخواهیم به صورت عمدی آموخته ای را به ناخودآگاه بدهیم (حالت خودآگاه سازی ناخودآگاه)بایستی از فرصت های بینابینی استفاده کنیم . فرصت های بینابینی شبیه ویزیت پزشکان است....

انسان دارای جسم و روحی چسبیده به هم می باشد ، که منابع معرفتی آنها را «خودآگاه » و «ناخودآگاه» می نامند . هنگام بیداری خودآگاه فعال است و هنگام خواب نا خودآگاه . حال اگر بخواهیم به صورت عمدی آموخته ای را به ناخودآگاه بدهیم (حالت خودآگاه سازی ناخودآگاه)بایستی از فرصت های بینابینی استفاده کنیم . فرصت های بینابینی شبیه ویزیت پزشکان است. از نظر علمی ، این گونه فرصتها موقعی فراهم می شود که سینا پس های مغزی هنوز به طور کامل باهم در گیر نشده یا بطور کامل از هم جدا نشده اند . این حالت ها را می توان به صورت های مختلف فراهم کرد یا از فرصت های فراهم شده استفاده نمود . ذیلا به پاره ای از آنها اشاره می کنیم :

اول : ایجاد نقطه ای به طرق مادی ، جسمانی ، فیزیکی و شهودی .

1- لحظه ای قبل از خواب رفتن یا بلافاصله بعد از بیدار شدن.

2- زمان هایی همچون بین طلوعین و بین غروبین و احتمالا ظهر .

3- مکان هایی همچون کنار دریا ، کویر و خیره شدن به ستاره ها و سیارات.

4- تحت فشار قرار دادن سیستم های عادی بدن که از آن جمله است : روزه داری و امساک در غذا خوردن . سکوت و امساک در حرف زدن .شب زنده داری و امساک در خواب .

دوم: مکانیزم های فیزیکی که پاره ای از آنها عبارتند از :

1- خواب مصنوعی یا هیپنوتیزم به صورت خود هیپنوتیزمی یا مدیتیته .

2- استفاده از مکانیزم های خلسه طریقت T.M یوگا و اکساو .

3- CLEAR شدن به طریق دایناتیکز مکتب ساینتولوژی .

4- انتقال انرژی مغناطیسی .

5- استفاده از تکنیک های مونرو ، ولدن ، کدولی و سایر غربی ها .

6- استفاده از تکنیک های مرتاض های هندی (ریاضت های جسمانی) .

7- استفاده از تکنیک های سرخ پوست (ریاضتهای نفسانی) .

سوم : مکانیزم های نفسانی یا آنچه که اصطلاحا به آن مراقبه می گویند .

1- چله نشینی (ختومات) ، فاصله از تعلقات دنیوی به مدت چهل روز .

2- اذکار اوراد (مانترا) به صورت اکتسابی و استحیایی .

3- تذهیب نفس (تزکیه) به صورت امساک در التذاذ :

« اگر لذت ترک لذت بدانی

دگر لذت نفس لذت ندانی »

4- شوک های صوفیانه مانند آنچه شمس با مولانا کرد.

5- عصر و صبر : تحمل بر مصائب و ناملایمات .

چهارم : مکانیزم های عرفانی .

1- خودشناسی و خودسازی تا خود سوزی و خداشناسی .

2- خدمت به خلق بخاطر خدا ، بدون منت و اذیت .

3- ایمان در(صدقین) و بخدا و اولیای او .

4- عمل صالحان ( سازنده ) و ایجاد اصلاح در بین مردم .

5- پشتکار در کشف حق و حقیقت ، در کلیه ی امور مربوط به خود .

6 - صبر در راه پیاده شدن حق و ابطال باطل .

7- رضایت از خود ، خدا ، خانواده و خلق .

به قول حافظ :

« رضا به داده بده وز جبین گره بگشای

که بر من و تو در اختیار نگشوده است »


منبع : پروفسور حسین باهر استاد دانشگاه شهید بهشتی
سایت خبری اکسیژن

 

برادران جنگ...
ما را در سایت برادران جنگ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : مهدی عبادی kmh بازدید : 319 تاريخ : يکشنبه 29 تير 1393 ساعت: 20:50

موضوع خيلي جالبيه. از وقتي بچه بودم درباره احتمال انجام اين کار فکر ميکردم و هميشه خواب براي من مرموز بوده. شايد چون تنها چيزي بوده که در دسترسم بود و من نميتونستم اون را درک کنم. مثلا ميشنيدم که فلاني روح فلاني را تو خواب ديده و باور ميکردم چون من به دين اسلام ايمان دارم و باورم نسبت به اين مسائل بسيار زياده ولي نميتونستم مسئله را به کناري بگذارم و هميشه ذهن من مشغول بود. در اين چند سال در اين باره اطلاعات کافي و آگاهي کاملا خوبي بدست آوردم. الان ميتونم بگم که اين کار امکان پذيره. ولي جالب اينه که شخصي که ما به خواب اون وارد ميشيم خواب را از ياد ميبره و البته هيچوقت به ديد ما به اون آگاه نيست. ولي در صورتي که محتويات خواب را براي اون بازگو کنيم ميتونيد چهره متعجب و مات شخص را ببينيد که بهتون ميگه تو از کجا ميدوني! خوب البته که ميدونم چون من وارد خواب تو شدم. انجام اين کار نسبتا ساده است. فقط کمي تمرين نياز داره. اول از همه بايد اين را يادآوري کنم. وقتي شما خواب ميبينيد مثل اين نيست که شما داخل يه دنياي خاص خودتون شده باشيد. نه اينطور نيست. خواب شما ميتونه خواب ديگران هم باشه. پس خيلي از اشخاصي که در خواب ميبينيم ميتونن افراده ديگري باشن که آگاه يا ناآگاه به خواب شما وارد شدن. و درواقع اين يه اصطلاحه. ميشه گفت با شما در بعد ديگري تماس پيدا کردند. پيشنياز اين کار آگاه شدن در خواب يا برونفکني کالبد اختريه. که البته هر دو اينها براي انجام اين کار فرقي ندارند. بعد از اينکه به يکي از دو حالتي که گفتم رسيديد طرف مقابل را تجسم کنيد و تصميم بگيريد که پيش شخص مورد نظر بريد. البته اين کار را در موقعي که مطمئن هستيد شخص خواب هست انجام بديد. بعد از اينکه اين کار را کرديد خودتون را پيش شخص مورد نظرتون پيدا ميکنيد. در صورتي که شما با دوستتون ميخواهيد اين کار را انجام بديد ميتونيد قرار بذاريد که حرفهايي را به هم بزنيد و بعداز بيداري به ميزان صحت آنها پي ببريد. کار بسيار جالبتري که ميشه انجام داد آگاه کردن طرف مقابل هست. خوب شما در زمينه آگاهي در خواب فعاليت داريد (و يا برونفکني کالبداختري) ولي دوستتون تازه شروع به تمرين کرده و شما ميخواهيد اين روش را براي دوستتون بکار ببريد تا اون بتونه آگاه بشه. به اون ميگيد که وقتي اون خوابيد به خوابش وارد ميشيد و اونو از اينکه داره خواب ميبينه آگاه ميکنيد. شما وارد خوابش ميشيد و خواب بودنش را بهش ميگيد و اينکه داره خواب ميبينه و اون بلافاصله آگاه ميشه يا نه دست به آزمايش ميزنه مثلا شما به اون ميگيد ارتفاع بگير و اون بعد از انجام اين کار متقاعد ميشه که خواب و باينصورت آگاه ميشه. در صورتي که اينکار دو نفر توافقا اينکار را يعني وارد شدن در خواب يکديگر انجام ميدهند بهتره که همزمان بيدار بشوند تا بتونند خوابشون را بسرعت بياد بيارند. درصورتي که هر دو بعد از ديدن هم در خواب به خوابشون ادامه بدهند به احتمال زياد جريان ديدن همديگر را فراموش ميکنند. حتي اکثر مواقع يکنفر هم ميتونه به ديگري يادآوري کنه و اين درصورتيکه يکنفر بلافاصله از خواب بيدار شده باشه ولي شخص دوم به خوابيدن ادامه بده ممکنه و شخص اغلب بعد از شنيدن جزئيات اون خواب همه چيز به يادش مياد.

وقتي اين کار را انجام بديد به جزئيات خيلي جالبي ميرسيد. مثلا لباس شخص مقابل را ميبينيد(حتما ميپرسيد کي رسيده لباس بپوشه؟ منم نميدونم). کارهاي خيلي جالبي ميشه انجام داد. براي مثال شما ميتونيد خيلي از پديده ها را آزماش کنيد. در خوابتون پديده جالبي انجام بديد و ببينيد آيا دوستتون هم ميتونه اين پديده را ببينه. مثلا يک گوي انرژي درست کنيد( به نوشته هاي قبلي مراجعه کنيد). يا يک دريچه زمان باز کنيد (؟؟؟؟) و درصورتي که دوست شما توانست دريچه را مشاهده کنه با هم واردش بشيد. حتما به حالتهاي خيلي جالبي برخورد خواهيد کرد. فراموش نکنيد که براي انجام اين کار به تمرين نياز داريد و درصورتيکه در بار اول موفق نشديد باز هم تلاش کنيد.

برادران جنگ...
ما را در سایت برادران جنگ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : مهدی عبادی kmh بازدید : 338 تاريخ : يکشنبه 29 تير 1393 ساعت: 21:16